چقدر باید آدمی عمر کند تا بفهمد
که لب به شکل بوسه آفریده شده است
که پرندگان ناگزیر از آوازند
که پیشه ی جوانی عاشقی است
و من زرخرید تو نیستم سرور من!
چقدر باید آدمی عمر کند
تا بفهمد که شاخه برای شکستن نیست
که واژه جیبت را نمی رباید
و کلام پایت را نمی شکند!
و من زرخرید تو نیستم سرور من!
چقدر باید آفتاب در مغرب فرو شود
از مشرق برآید
بر تو بتابد
تا بفهمی که زمین می چرخد
و تو مرکز عالم نیستی
و هیچ کس زرخرید تو نیست سرور من!
چقدر باید آدمی عمر کند ای فرزند انسان!
تا بفهمد که زیر آسمان هیچ چیز تازه نیست
و باطل اباطیل است
و تو حتی لایق هجویه ای هم نیستی سرور من!
در دیوار کعبه دیدم
برسنگی نوشته بود:
زیانکار است فرزند آدم
و چه گمراه است آن که می پندارد در راه است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر